پانته آی شیطون
سلام حتما می پرسید این مدت کجا بودم ؟راستش رو بخواید مامانم فکر می کرد با بزرگتر شدن و راه رفتن من یه کم وقت آزاد پیدا میکنه اما نمیدونست که راه رفتن من همانا و لحظه ای بیکار نشدن مامان هم همانا.
آخه میدونید من یه کم شیطونم و دایم دارم راه میرم و به همه چیز دست میزنم گاهی هم کارام خطرناک میشه واسه همین مامان فقط وقتی من با هزار زحمت حدود ساعت 12 میخوابم میتونه کارای وبلاگم رو انجام بده که اون هم دیگه توان نداره.