پانته آپانته آ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

پانته آ :)

کسایی که دوستشون داری تو رو ترک نمیکنن! میتونی اونا رو تو قلبت پیدا کنی:)

قصه راه رفتن من

1392/5/20 22:49
نویسنده : Pantea
189 بازدید
اشتراک گذاری

نمیدونم فکرکنم نزدیک به یک ماه بود که من با کمک دیوارومبل و.... راه میرفتم هرچی هم مامان وبابا تلاش میکردن من خودم تنها بیشتر از 2یا 3قدم راه نمیرفتم تا روز تولدم شروع کردم به راه رفتن و رفتم رفتم تا امروز  که با 4دست وپا رفتن دیگه خداحافظی کردم.حالا احساس استقلال عجیبی دارم چون هرجابخوام خودم میرم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

ارش
26 مرداد 92 23:16
دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوهٔ راه‌ رفتن آموخت یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن آموخت پس هستی من ز هستی اوست تا هستم و هست دارمش دوست نگفتی چند تا کلمه بلدی ؟
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پانته آ :) می باشد